اما از آنجا كه رشد قيمتي حاصل شده در بازار اين فلزات عمدتا از جهش تقاضاي مصرفي نشأت نميگيرد و همچنان شاخص دلار آمريكا با كف قيمتي خود فاصلهاي قابلتوجه دارد، چنين ادعايي بسيار خوشبينانه و زودهنگام بهشمار ميرود. هرچند رشد يكباره و سپس كاهش بهاي نفت ظرف هفتههاي اخير نشان داد كه نوسان در بازارهاي كالايي ميتواند رفتاري متفاوت با قوانين حاكم و تجربههاي پيشين اين بازار داشته باشد.
فرضيه و سابقه ابرچرخه قيميت در بازار فلزات پايه
بهاي فلزات پايه در بازارهاي جهاني، ظرف هفتههاي اخير رشدي قابل ملاحظه داشت كه البته جرقه اين فاز افزايشي در هفتههاي پاياني سال ۲۰۲۰ زده شد و در سال جديد ميلادي نيز ادامه يافت؛ اين روند افزايشي در بهاي فلزات ظرف هفتههاي اخير شتابي دوچندان به خود گرفت به گونهاي كه فرضيههايي مبني بر ايجاد ابرچرخه يا دورههاي بزرگ رشد يا كاهش نرخ در اين بازارها شكل گرفت. البته ابرچرخه ناميدن افزايش قيمت به وجود آمده در بهاي فلزات پايه كه بهخصوص در مس و آلومينيوم بروز كرده به سادگي امكانپذير نيست و نياز به بررسي ابرچرخههاي پيشين در بازارهاي كالايي و دلايل آن دارد. در طول تاريخ چند مرتبه بازارهاي كالايي با ابرچرخه روبهرو شدند كه آخرين ابرچرخه در سالهاي ابتدايي سده ۲۰۰۰ ميلادي و بهطور دقيقتر پس از بحران اقتصادي سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ ميلادي آمريكا به وجود آمد كه البته اين ابرچرخه تا سالهاي ۲۰۱۱ ميلادي نيز ادامه يافت و به رشد قابلتوجه قيمت در بازارهاي مختلف انجاميد. در سال ۲۰۱۰ ميلادي قيمت مس از مرز ۹ هزار دلار به ازاي هر تن نيز عبور كرد و در ماههاي ابتدايي سال ۲۰۱۱ به ركورد تاريخي خود يعني ۱۰ هزار و ۱۵۰ دلار در هر تن نيز رسيد. آلومينيوم نيز در اين سالها تجربه بهاي ۳ هزار دلاري را داشت و تمامي كالاهاي پايه در اين بازه زماني تجربه سقوط و سپس رشدي قابلتوجه را داشتند. افزايش تقاضا براي انواع كاموديتيها از سوي چين به دليل شتاب صنعتي شدن در اين كشور در سالهاي ابتدايي سده ۲۰۰۰ در عين سقوط شاخص دلار آمريكا كه از سال ۲۰۰۷ آغاز شد و تبعات آن تا سالهاي بعد نيز ادامه يافت بهگونهاي كه اين شاخص در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ ميلادي در محدود ۷۴ تا ۸۰ واحد نوسان داشت، مهمترين دلايل شكلگيري اين ابرچرخه بودند. برخي تحليلگران بر اين باورند كه جهش تقاضا مهمترين دليل به وجود آمدن ابرچرخههاي قيمتي در دنياست و از ميان رفتن تعادل عرضه و تقاضا به دليل اخلال در عرضه اگرچه به رشد قيمتي در بازهاي مشخص منجر ميشود، اما لزوما نميتواند ابرچرخه را به وجود آورد. بنابراين اگر رشد بهاي به وجود آمده در فلزات پايه را به نوعي ابرچرخه كالايي بناميم، بايد ديد كه پتانسيلي براي ايجاد جهش تقاضا در اين فلزات پايه وجود دارد يا خير. در كنار اين موضوع تزريق بستههاي محرك اقتصادي كه به رشد پايه پولي و كاهش نرخ ارز ميانجامد نيز موضوع ديگري است كه ميتواند به شكلگيري يك ابرچرخه قيمتي منجر شود، همانگونه كه ابرچرخه پيشين بازارهاي كالايي همزمان با ريزش ارزش شاخص دلار آمريكا به وقوع پيوست. اگرچه موضوع تزريق نقدينگي براي مقابله با اثرات شيوع ويروس كوويد-۱۹ در ايالات متحده آمريكا از سوي دولت اين كشور با جديت پيگيري ميشود اما همچنان اين موضوع با كاهش ارزش دلار جامه عمل نپوشيده است.
ركوردشكني كاتد مس تا كجا ادامه دارد؟
روند صعودي بهاي كاتد مس در بازارهاي جهاني همچنان ظرف هفته اخير ادامه داشت و اين فلز در آخرين روز از هفته گذشته يعني جمعه ۱۹ فوريه در بورس فلزات لندن در برخي ساعات با قيمت ۸ هزار و ۹۵۰ دلار نيز معامله شد كه اين نرخ بيشترين قيمت معامله اين محصول پس از اواسط سال ۲۰۱۱ بود؛ البته در نهايت ميانگين بهاي معامله كاتد مس در بورس فلزات لندن در روز جمعه ۱۹ فوريه به ۸هزار و ۸۰۶ دلار به ازاي هر تن رسيد كه اين رقم نيز بيشترين قيمت اين محصول پس از نيمه سال ۲۰۱۱ بود. عدمتعادل عرضه و تقاضاي اين محصول را ميتوان يكي از مهمترين دلايل اين رشد قيمتي تلقي كرد. معاملات كاتد مس بورس فلزات لندن در حال حاضر در شرايط بكوارديشن قرار دارد و بهاي فروش ۳ ماه آينده اين فلز در آخرين روز از معاملات اين هفته برابر ۸ هزار و ۷۶۳ دلار بود. اين موضوع ميتواند به مفهوم ترديد معاملهگران از استمرار روند افزايشي اين فلز تلقي شود؛ هر چند قيمت ۸ هزار و ۷۶۰ دلاري نيز ركورد قيمتي قابلتوجهي براي اين فلز پايه بهشمار ميرود اما اين قيمتها را نميتوان تحقق ابرچرخه در اين بازار تلقي كرد. موجودي كاتد مس در انبارهاي بورسهاي مطرح دنيا افتي قابلتوجه داشته به گونهاي كه موجودي اين فلز در بورس فلزات لندن در روز جمعه ۱۹ فوريه به حدود ۷۵ هزار تن رسيد كه رقمي بسيار اندك شمرده ميشود. همچنين شاخص (Treatment Change) TC يا هزينه تبديل كنسانتره به فلز خالص افت قابل ملاحظهاي داشته و به ۳۷ دلار به ازاي هر تن در نيمه ماه فوريه رسيده كه اين رقم كف اين شاخص ظرف ۵ سال اخير بوده است. كاهش اين شاخص به اين مفهوم است كه كسري عرضه كنسانتره مس نسبت به تقاضا وجود دارد و به اين ترتيب اين موضوع سيگنالي افزايشي براي كاتد مس بهشمار ميرود. افت عرضه كنسانتره مس به بازار در سال ۲۰۲۰ باعث شده از ميزان توليد كاتد مس در اين سال كاسته شده و اين موضوع نيز بر عدمتعادل ميان عرضه و تقاضاي اين محصول افزوده است. دادههاي اوليه سازمان زمينشناسي ايالات متحده آمريكا بيانگر آن است كه ميزان توليد معدني مس در سال گذشته ميلادي حدود ۲۰ ميليون تن بوده كه نسبت به ميزان توليد در سال ۲۰۱۹ كاهشي ۲ درصدي داشته است. اين كاهش توليد در حالي رخ داد كه تقاضا براي اين فلز افزايشي بود و اقتصاد جهاني نيز سريعتر از برآوردهاي اوليه به حالت اوليه خود بعد از درگيري با شيوع بيماري كرونا بازگشت. بنابراين عدمتناسب ميان عرضه و تقاضا اين بازار را از تعادل خارج و با اوجگيري قيمتي روبهرو كرده است. با اين وجود برخي تحليلگران نسبت به خريد مس در قيمتهاي فعلي هشدار داده و معتقدند نميتوان به استمرار روند افزايشي قيمت در اين بازار چندان اميدوار بود. اين در حالي است كه همچنان عدهاي به آينده اين فلز سرخ اميدوارند و معتقدند با توجه به جايگاه ويژه اين فلز در انرژيهاي پاك و حركت دنيا و دولتهاي بسياري از اقتصادهاي بزرگ به سمت آلايندگي كمتر، همچنان بايد به آينده مس خوشبين بود. كابلهاي مسي جايگاهي ويژه در نيروگاههاي بادي داشته و گسترش اين نيروگاههاي سبز ميتواند عاملي در جهت رشد تقاضا براي اين فلز باشد. همچنين مس فلزي پركاربرد در خودروهاي الكتريكي به شمار ميرود و در عين حال در پروژههاي جديد زيرساخت و مسكن نيز جايگاهي ويژه دارد. بنابراين اگر به واقع رشد تقاضا از اين منظر در اين بازار ظرف سالهاي آينده رقم بخورد؛ تحقق قيمت ۱۰ هزار دلاري براي هر تن كاتد مس بعيد به نظر نميرسد. با وجود تمام دلايل منطقي بيان شده كه از تقويت بازار مس در سالهاي آينده خبر ميدهد اما برخي تحليلگران همچون دانيل بريزمن، تحليلگر فلزات اساسي در Commerzbank معتقدند كه رشد بهاي به وجود آمده در بهاي مس به دليل حضور سرمايهگذاران سفتهباز در اين بازار رقم خورده؛ اين سفتهبازان توانستهاند به سرعت هدايت اين بازار را در اختيار بگيرند و سقوط يكباره اين بازار را نميتوان ابرچرخه كالايي دانست و بنابراين ريزش يكباره آن دور از انتظار نيست. كسپر برگرينگ، اقتصاددان فلزات صنعتي در ABN AMRO نيز در تحليلي نسبت به رشد قيمتي به وجود آمده در بازار مس هشدار داده است. وي معتقد است با توجه به موارد جديد همهگيري بيماري كوويد-۱۹ در دنيا، رشد قيمتي و تبعات اقتصادي آن كه در كمين دنياست اما به نظر ميرسد كه بازارها توجهي به اين سيگنال پرخطر كه ميتواند به سقوطي مجدد در بازارها انجامد، ندارند.
روزهاي خوش آلومينيوم
شمش آلومينيوم در بورس فلزات لندن ظرف هفته اخير روندي افزايشي را طي كرد و در روز پنجشنبه ۱۸ فوريه به قيمت ۲۱۴۷ دلار به ازاي هر تن رسيد كه اين قيمت بيشترين نرخ معامله اين محصول پس از اكتبر ۲۰۱۸ بود. در ساعتهاي ابتدايي روز جمعه ۱۹ فوريه نيز آلومينيوم در بورس فلزات لندن با استقبال خريداران مواجه شد و با وجود ريزش بهاي نفت و طلا، سرمايهگذاران استقبال قابلتوجهي از اين فلز داشتند، به گونهاي كه هر تن شمش آلومينيوم در اين بازار با قيمت ۲۱۵۳ دلار نيز معامله شد؛ اما در نهايت آلومينيوم نيز از ريزش ساير بازارها تبعيت كرد و وارد مسير كاهشي شد به گونهاي كه ميانگين قيمت شمش آلومينيوم در بورس فلزات لندن در آخرين روز از هفته گذشته به ۲۱۳۵ دلار به ازاي هر تن رسيد. در مجموع شمش آلومينيوم در روز جمعه ۱۹ فوريه رشد هفتگي ۱۴/۲ درصدي و رشد ماهانه ۱۴/۸ درصدي داشته است. همچنين بهاي آلومينيوم در بورس فلزات لندن نسبت به زمان مشابه در سال قبل رشدي ۷۹/۷ درصدي داشته است.
اگرچه بهاي شمش آلومينيم در آخرين روز از معاملات هفته اخير اندكي افت داشت اما بهاي فروش ۳ ماهه اين محصول نسبت به فروش نقدي ۱۵ دلار بالاتر بود و درواقع معاملات اين محصول در فاز كنتانگو قرار داشت كه اين موضوع به مفهوم خوشبيني معاملهگران نسبت به روند آينده بازار اين محصول است. نزديكي به روزهاي پاياني تعطيلات سال نوي چيني و اميدواري به بازگشايي بازارهاي اين كشور يكي از مهمترين فاكتورهاي رشد بهاي جهاني شمش آلومينيوم بود. برخلاف مس، بر ميزان توليد آلومينيوم در دنيا ظرف سال ۲۰۲۰ نسبت به مدت مشابه در سال قبل افزوده شده است. بر اساس آخرين گزارش انجمن جهاني آلومينيوم برآورد ميشود كه در سال ۲۰۲۰ به ميزان ۶۵ ميليون و ۲۹۵ هزار تن شمش آلومينيوم در دنيا توليد شده اين در حالي است كه در سال ۲۰۱۹ حدود ۶۳ ميليون و ۶۵۷ هزار تن آلومينيوم در دنيا توليد شده بود؛ بنابراين حدود ۵/۳درصد بر توليد آلومينيوم دنيا افزوده شده است. در اين سال بر ميزان توليد در چين و ساير كشورهاي آسيايي بدون احتساب چين و آمريكاي شمالي افزوده شده اما از سطح توليد اين محصول در آفريقا، كشورهاي GCC (كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس)، اروپا، اقيانوسيه، آمريكاي جنوبي كاسته شده است.
رويترز در گزارشي عمدهترين چالش توليدكنندگان آلومينيوم در سال گذشته را هزينههاي تامين برق عنوان كرد. اين چالش به قدري جدي است كه در بخشهايي از دنيا توليد شمش آلومينيوم ديگرصرفه اقتصادي نداشته و همين موضوع نيز باعث شده برخي واحدهاي توليد اين محصول در معرض خطر تعطيلي قرار گيرند. البته ظرف سالهاي اخير ظرفيتهايي براي توليد آلومينيوم در هند، كشورهاي حوزه خليج فارس و روسيه كه از انرژي برق ارزان بهرهمند هستند به وجود آمده اما توليد اين محصول شايد در بسياري از نقاط دنيا به دليل هزينه تامين انرژي، داراي توجيه اقتصادي نباشد. با اين وجود همچنان توليد آلومينيوم در چين داراي توجيه اقتصادي بوده و همين موضوع نيز باعث شده ظرف سالهاي گذشته صادرات محصولات آلومينيومي اين كشور افزايشي باشد و به اين ترتيب عرصه بر ساير رقباي توليدكننده محصولات آلومينيومي تنگ شده است. رويترز در گزارش خود از تصميم چين در محدوديت براي توليد و عرضه آلومينيوم خبر داده كه اين موضوع ميتواند به سود ساير توليدكنندگان اين محصول در دنيا باشد. البته ظرف سالهاي اخير دولت اين كشور سياستهاي سختگيرانهاي را براي ايجاد ظرفيت جديد آلومينيوم در اين كشور اعمال كرد و تنها در صورتي به ظرفيتهاي جديد اجازه راهاندازي ميدهد كه به ازاي آن ظرفيت قديمي توليد اين محصول تعطيل شود. با اين وجود همچنان ظرفيتهايي به شكل غيرقانوني براي توليد آلومينيوم در اين كشور احداث ميشود. اما به نظر ميرسد كه دولت اين كشور به دنبال نظارت بيشتر بر ظرفيتسازي براي توليد اين فلز باشد تا به اين ترتيب بازدهي اين صنعت در اين كشور افزايش يابد. اين موضوع ميتواند با تعديل عرضه به رشد قيمتها در اين بازار منجر شود. اگرچه بهاي شمش آلومينيوم ظرف هفتههاي اخير افزايشي شده و حتي رشد قيمتي ۸ درصدي در اين محصول نسبت به سال قبل نيز به وجود آمده اما نميتوان اين موضوع را ايجاد ابرچرخه كالايي در اين محصول عنوان كرد چرا كه رشد تقاضا براي شمش آلومينيوم جهشي يكباره نداشته است. در اين شرايط افت قابلتوجه در شاخص دلار آمريكا يا جهش در تقاضاي انرژي كه به رشد بهاي آن منجر شود دو پارامتري هستند كه ميتوانند آلومينيوم را به اوج تاريخي بهاي خود بازگردانند.
Saturday, 27 February , 2021